جدول جو
جدول جو

معنی وش کردن - جستجوی لغت در جدول جو

وش کردن
سره کرد بی غش ساختن: (عشق بودارگنج پنهان فی المثل نقد خود را کرده است وش از ازل) (شاه داعی)
تصویری از وش کردن
تصویر وش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
وش کردن
((وَ. کَ دَ))
بی غش ساختن
تصویری از وش کردن
تصویر وش کردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوش کردن
تصویر بوش کردن
سعی کردن، کوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوش کردن
تصویر جوش کردن
بغلیان آمدن، اضطراب و بی تابی نمودن، شور و شوق نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوش کردن
تصویر پوش کردن
پنهان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوش کردن
تصویر پوش کردن
پنهان کردن، ذخیره نهادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوش کردن
تصویر گوش کردن
شنودن، استماع، شنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوش کردن
تصویر نوش کردن
آشامیدن نوشیدن: (چون ساعتی دیر شراب نوش کردندی)، بلذت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوش کردن
تصویر گوش کردن
((کَ دَ))
شنیدن، توجه کردن، پذیرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آش کردن
تصویر آش کردن
دباغی کردن پیراستن چرم دباغت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وا کردن
تصویر وا کردن
باز کردن، گشودن، حل کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ول کردن
تصویر ول کردن
رها کردن، آزاد کردن، ول کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وز کردن
تصویر وز کردن
درهم و برهم شدن موی سر، ژولیده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
بیهوش شدن از خود رفتن جمردن (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
خوش کردن لطیف کردن: همانا بر آمد یکی باد خوش ببرد ابر وروی هوا کردگش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وا کردن
تصویر وا کردن
گشودن، باز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وز کردن
تصویر وز کردن
در هم و بر هم شدن مو مجعد شدن، ترش شدن و کف کردن ماست و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولش کردن
تصویر ولش کردن
ول دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ول کردن
تصویر ول کردن
ول دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هش کردن
تصویر هش کردن
بیدار کردن، هشیار کردن، بانگ صاحب حیوان چهارپا برای راندن او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آش کردن
تصویر آش کردن
((کَ دَ))
دباغی کردن، پیراستن چرم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
((غَ. کَ دَ))
بیهوش شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
((غِ. کَ دَ))
خیانت کردن، ناراستی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
خیانت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وی کردن
تصویر وی کردن
افزایش پیدا کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
در پزشکی از حال رفتن به سبب هیجان حاد یا بیماری قلبی، بیهوش شدن، برای مثال زآن شراب ناب بی غش ده که اندر صومعه / صوفی صافی برای جرعه ای غش می کند (سلمان ساوجی - ۳۰۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غش کردن
تصویر غش کردن
Swoop
دیکشنری فارسی به انگلیسی